۱۳۹۳ خرداد ۳۰, جمعه

چگونه می‌توان ضربات پنالتی را عادلانه شروع کرد؟

شیوه برگزاری جام جهانی فوتبال از آغاز پیدایش تا کنون تغییرات زیادی داشته است. زمانی حتی چهار تیمی که به مرحله نیمه‌نهائی این مسابقات می‌رسیدند، با همدیگر بازی می‌کردند تا تیمی که بیشترین امتیاز را کسب کرده است، قهرمان جام اعلام شود. وقت اضافه و ضربات پنالتی در این شیوه کاربرد نداشت. و حتی معلوم نبود قهرمان جام در کدام بازی مشخص خواهد شد. بعدها تصمیم گرفتند که بازی چهار تیم نهائی به همین صورتی که الان هست، برگزار شود. و بالتبع وقت اضافه و ضربات پنالتی هم ضرورت پیدا کرد. این روش تا جام هشتاد و دوی اسپانیا برقرار بود.
از جام 1986 مکزیک، فیفا تصمیم گرفت بازی تیم‌های صعود کرده از مرحله مقدماتی، به صورت حذفی برگزار شود. مسابقه حتماً باید برنده می‌داشت. بعضاً هر کدام از این بازی‌ها، به اندازه فینال مسابقات جذاب بود. ضربات پنالتی بیشتر اهمیت خود را نشان داد. این شیوه، تحول بزرگی در مسابقات ایجاد کرد.
مکزیک هشتاد و شش، از هر نظر تاریخی بود. بازی فرانسه دوران میشل پلاتینی، و برزیل دوران زیکو و ادر و سوکراتس، باشکوه‌ترین مسابقه این جام بود. هیچکدام از این دو تیم نیز قهرمان جان نشد. کسانی هنوز  این بازی را زیباترین مسابقه تاریخ فوتبال می‌دانند. فرانسه این مسابقه را نهایتاً در ضربات پنالتی از برزیل بُرد. زیکو در جریان مسابقه یک پنالتی را از دست داد، اما در ضربات پنالتی خوش درخشید. میشل پلاتینی که ستاره میدان و زننده گل فرانسه بود، در ضربات پنالتی ناکام ماند. تمام لحظات این مسابقه، تاریخی و دیدنی بود. اما همه مسابقات در شرایطی چنین برابر و زیبا، به ضربات پنالتی منتهی نمی‌شدند. بعضاً این ضربات اسباب حذف زودهنگام تیم‌های به مراتب شایسته‌تر هم بودند. این روش منتقدین زیادی پیدا کرد.
بر عکس شیوه برگزاری جام جهانی که تغییرات زیادی کرده است، بازی فوتبال و قوانین آن بسیار محافطه‌کارانه تغییر می‌کند. نظر به اینکه ورزش بسیار پرطرفداری است، متولیان جهانی فوتبال همواره این نگرانی را دارند که تغییر در قوانین از جذابیت‌های ذاتی این ورزش کم بکند. در جام‌های بعدی، فیفا قانون گل طلائی را به فوتبال اضافه کرد. طبق این قانون در وقت اضافه هر تیمی به گل می‌رسید، برنده اعلام می‌شد. این روش هم کارساز نبود. تیم‌ها فرصت جبران اشتباه خود را نداشتند. گل طلائی خیلی زود از قوانین فوتبال حذف شد.
ضربات پنالتی بعد از صد و بیست دقیقه بازی، یکی از بهترین ابداعات فوتبال است. ماندگاری این قانون در ورزشی که بسیار محافظه‌کارانه تن به تغییر می‌دهد، نشان از کارکرد درست و متناسب آن است. قبل از این قانون بعضاً با انداختن سکه برنده را مشخص می‌کردند. وقتی دو تیم بعد از دو ساعت بازی به نتیجه نمی‌رسند، همه چیز را در شرایط مساوی از صفر شروع می‌کنند. قدرت روحی پنالتی‌زنان و توان دوازه‌بانان، برنده مسابقه را مشخص می‌کند.
اما مسیر دشواری که به این ضربات منتهی می‌شود، در نهاد خود حاوی نوعی بی‌عدالتی است که با تمام قوانین دیگر فوتبال منافات دارد. اصولاً در فوتبال، بازی هجومی ارجح است. قوانین نیز به گونه‌ای تصویب شده که در شرایط مساوی، بازی هجومی امتیاز بیشتری کسب کند. نتیجه مساوی پرگُل، بر مساوی کم‌گُل، در شرایط برابری امتیاز، ارجحیت دارد. تعداد گُل‌های بیشتر یک تیم، موقعیت آن را در جدول، بالاتر از تیم هم‌امتیاز قرار می‌دهد. حتی در شرایط کاملاً مساوی، تعداد گُل‌های زده در خانه حریف نیز تعیین‌کننده است. ایران در چنین شرایطی از استرالیا بُرد و به جام  نود و هشت فرانسه راه یافت. بازی شجاعانه، به بازی محتاطانه در تمام شرایط ترجیح داده می‌شود.
اما در ضربات پنالتی اینگونه نیست. دو تیم همه چیز را از صفر شروع می‌کنند. تیمی که صد و بیست دقیقه با قدرت حمله کرده، با تیمی که در تمام این مدت، به لاک دفاعی فرو رفته و حتی بازی تیم مقابل را هم خراب کرده است، در یک شرایط قرار می‌گیرد. پس از سوت پایان صد و بیست دقیقه، تیم دفاعی بعضاً در شرایط روحی بهتری هم قرار می‌گیرد. تیم مهاجم، کلافه از آن همه حمله به دروازه حریف، باید خود را تسلیم ضربات پنالتی بکند. اگر همین تیم بازنده هم بشود، خیلی ناعادلانه خواهد بود. ضربات پنالتی اجتناب‌ناپذیر است. پس چطور می‌توان حتی‌الامکان آن را در راستای روند اصلی فوتبال قرار داد، و شرایط را تا حدودی عادلانه ساخت؟
با امکانات گسترده‌ی امروزی، تمام لحظات بازی‌ها ضبط، و بلافاصله آنالیز می‌شود. در هر لحظه مشخص است که هر تیم چند درصد مالکیت توپ را در اختیار دارد. حتی میزان دوندگی تک تک بازیکنان نیز معلوم است. معیارهای قابل اندازه‌گیری و بدون مناقشه‌ای در فوتبال وجود دارد، که به وضوح نشانه بازی تهاجمی است. و تشخیص آنها، نه تنها مستقل از سلیقه افراد است، بلکه و تقریباً به هیچ ابزار پیشرفته‌ای هم نیاز ندارد. مانند تعداد کُرنر و شوت در چهارچوب دروازه و ضربات کاشته پشت محوطه هیجده قدم و حتی حضور در محوطه جریمه حریف، به راحتی قابلیت اندازه‌گیری دقیق  دارند. و می‌توان برای هر کدام از این موارد امتیازی تعیین کرد. ویژگی اصلی این نشانه‌ها هم طوری است که هرگز به بازی تصنعی تیم‌ها منجر نمی‌شود. مثلاً فرستادن توپ به کُرنر، و با خطای مدافع پشت محوطه جریمه، در هیچ شرایطی مطلوب تیم مدافع نیست. و گرفتن چنین امتیازاتی هرگز نشانه بازی تصنعی تیم مهاجم هم نخواهد بود.
بدیهی است که حتی برای آن بازی رویائی فرانسه و برزیل هم این امتیازها در نهایت مساوی نخواهد بود. اما اگر در طول صد و بیست دقیقه، یکی از تیم‌ها درصدی خاص و کارشناسی شده (مثلاً ده درصد)، بیشتر از تیم مقابل امتیاز کسب کند، می‌تواند نشانه تهاجمی بودن بازی همان تیم تلقی شود.
در این صورت می‌توان یک پنالتی برای تیمی که بهتر بازی کرده، در نظر گرفت. فی‌الواقع ضربات را از پنالتی دوم و با نتیجه یک بر صفر به نفع تیم مهاجم شروع کرد. هم ضربات پنالتی تعیین‌کننده خواهد بود، و هم صد و بیست دقیقه بازی تهاجمی، به بازی دفاعی ارجحیت خواهد داشت. در ضمن تیمی که به لاک دفاعی می‌رود، گوشه چشمی هم به شرایط نسبتاً نابرابر پنالتی‌ها خواهد داشت. به هر حال تیم دفاعی باید تاوان پس بدهد. نه اینکه وقتی سوت پایان صد و بیست دقیقه به صدا درآمد، شادی بکند و بالا و پائین بپرد، که از بازی زیبا و هجومی حریف قِسر در رفته است.

۴ نظر:

  1. 1) اینکه بخش زیادی از اطلاعات ارائه شده غلط است که البته در اصل موضوع خللی ایجاد نمیکند. صرفا برای تصحیح اشاره می‌کنم:
    از جام هشتاد و دوی اسپانیا (و نه هشتاد و شش مکزیک) تعداد تیم‌های جام جهانی به 24 (و نه 32) رسید. از جام جهانی 98 این تعداد به 32 رسید. در جام‌های 82، 86، 90، و 94 بیست و چهار تیم در رقابت‌ها حضور داشتند و از هر گروه دو تیم اول به همراه چهار تیم از تیم‌های سوم به مرحله‌ی یک چهارم نهایی راه می‌یافتند. از سال 98 که ایران در آن سال (و نه 96 در رقابت‌ها حضور داشت) برای اولین بار بازی‌ها با سی و دو تیم برگزار شد.
    2) پیشنهاد پلاتینی، پیشنهاد خوبی است اما معایبی هم دارد. اینکه همیشه پنالتی نتیجه‌ی بازی‌ای که در آن یک تیم دفاعی و یک تیم هجومی بازی می‌کنند نیست. بلکه بسیاری اوقات، دو تیم هجومی بازی کرده‌اند، اما در نهایت به تساوی رسیده‌اند. اگر دو تیم اختلاف فاحشی داشتند تیم ضعیف گل میخورد و بسته نگه داشتن دروازه نیز بخشی از قدرت یک تیم است. اختلاف دو تیم در موارد مختلف هم بسیار اندک است (مثلا مالکیت 51/49)، تعداد ضربات به چهارچوب تقریبا مساوی و...، در این شرایط حکمی که شما داده‌اید بسیار ناعادلانه است. برای دو تیمی که خیلی نزدیک به هم بوده‌اند و دو تیمی که به قول شما یکی دفاعی بازی کرده و یکی هجومی، قانون یک حکم در نظر می‌گیرد.
    3) به جز گل، که معیاری بسیار مشخص و عینی است، بقیه‌ی متغیرها آنچنان هم که گفتید اندازه‌گیری دقیقی ندارند. ممکن است هر یک از دو تیم در یکی از معیارها برتر باشد.
    4) اگر در نهایت امتیاز دو تیم (در معیارهای تعیین شده و با توجه به ضریب‌های در نظر گرفته شده) برابر شد تکلیف چیست؟
    5) در حال حاضر گل هدف مشخصی برای بازی است و هر مربی، تمام تلاشش را معطوف به گل زدن می‌کند و همه‌ی تیم حول این هدف یکپارچه می‌شوند. با ایجاد معیارهایی چون مالکیت توپ، تعداد شوت‌های درون چارچوب و موقعیت‌های خطرناک، مربیگری فوتبال (که در آن اهداف مختلفی با امتیازهای متفاوت وجود خواهد داشت) بسیار دشوار خواهد شد.
    6) از آنجا که این معیارها بر خلاف گل، مشخص و واضح نیستند، امکان تقلب کردن در آن‌ها بسیار بالا خواهد بود. مثلا امتیاز دادن به درصد مالکیت توپ یا پاس صحیح، باعث خواهد شد که افراد در زمین خود بازی کنند و پاس بدهند تا امتیاز مالکیت توپ را از آن خود کنند و این هدف جنبی، بازی را از هدف اصلی فوتبال که زدن گل است، منحرف خواهد کرد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. محسن عزیز، خیلی ممنون از تذکر اشتباهات. همه موارد را اصلاح کردم. همه را به یاری حافظه نوشته بودم. و جالب اینجاست که هیچ تردیدی نداشتم تا جستجو کنم. هر دلیلی داشته باشد ناشی از کهولت سن نیست :)


      اینکه یک تیم خوب دفاع می کند کار با ارزشی است کاملاً درست است. ولی دفاع یعنی گل نخوردن. حمله هم یعنی میل به گل زدن. ممکن است یک تیم، خوب دفاع کند و در نهایت و در ضد جمله گل بزند. در اینصورت مقصود حاصل است. این طرح شرایطی را در نظر می گیرد که نتیجه ای حاصل نشده است.

      در ضمن تمام آن پارامترهائی که لحاظ می شود، در شرایط عادی هم برای یک تیم مطلوب نیست. مثلاً هیچ تیمی به راحتی تن به کرنر نمی دهد. هیچ تیمی به راحتی اجازه بازی در محوطه جریمه را به حریف نمی دهد. در واقع و در بازی عادی هم این موضوعات لحاظ می شود.

      حذف
  2. چنين كارى فقط در موارد ى قابل اجراست كه اختلاف دو تيم زياد باشه. در صورتى كه مثلا يك تيم پنجاه و پنج درصد صاحب توپ باشد وديگرى چهل و پنج درصد ، تيم چهل و پنج درصدى مسلما زير بار نخواهد رفت و بازى به جنجال كشيده خواهد شد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ممنون از نظر شما،
      البته در متن نوشته شده که آیتم هائی باید لحاظ شود که به بازی تصنعی دامن نزند. میزان مالکیت توپ که اصلا معیار خوبی نیست.

      حذف